صفت:
کلمه ای است که یکی از ویژگی های اسم قبل یا بعد از خود را بیان می کند .
مانند:
این کتاب - هر دانش آموزی - چند قلم - آسمان آبی و...
فعل:
کلمه ای است که انجام دادن کاری یا روی دادن حالتی در زمان مشخص نشان می دهد.
مشخصه ی فعل داشتن شناسه است.
مانند:است-گرفت-خورد و...
اسم:
کلمه ای است که برای نامیدن انسان ، حیوان و اشیا (کسی یا چیزی )یا مفهومی به کار می رود.
مانند:
علی-گاو-لیوان و....
جمله:
کلمه یا کلماتی است که پیامی را از گوینده به شنونده یا از نویسنده به خواننده منتقل می کند.
جمله معمولا از نهاد و گزاره تشکیل می شود.
مثال:
آیا هوا سرد است ؟
نهاد گزاره
جمله ی مستقل:
بزرگ ترین واحد جمله است که از یک یا چند جمله ی ساده درست می شود.
به عبارت دیگر ، کلمه یا کلماتی که پیام کاملی را از گوینده به شنونده منتقل
می کند.
در زبان فارسی هفت نوع کلمه وجود دارد که عبارت اند از:
فعل | اسم | ضمیر | صفت | قید | حرف | شبه جمله |
گروه:
از به هم پیوستن یک یا چند واژه که نقش واحدی در یک جمله دارند ، گروه به وجود می آید .
مانند: سبزه ی - مفهوم درستکاریزیبا-مهتاب. و..
هر گروه می تواند برای خود وابسته داشته باشد یا نداشته باشد.
گروه ها در جمله به سه دسته تقسیم می شوند : گروه اسمی - گروه فعلی - گروه قیدی
گروه اسمی در جمله نقش های متفاوتی مانند: نهادی -متممی - مفعولی - مسندی و... می پذیرد.
نکته 3؟
هسته ی گروه اسمی ، نقش اصلی دارد و اولین کلمه ای است که کسره می گیرد.
واژه : سومین واحد زبان است که از یک یا چند تکواژدرست می شود ؛
مانند : سبزه- درخت-مهتاب-می روند و....
تکواژ: دومین واحد زبان است که از یک یا چند واج ساخته می شود ؛ مانند : بر-با-کتاب-دریا-مند و...
نشانه ی تکواژبودن آن است که هریک از تکواژ ها ، در ساخت واحد دیگر به کار می روند .
تکواژها به دو گروه (( آزاد )) و (( بسته)) تقسیم می شوند.
تکواژآزاد: تکواژ هایی هستند که به تنهایی معنای مستقلی دارند ؛ مانند ؛ داد-دست-باد و....
تکواژبسته : تکواژ هایی هستند که به تنهایی معنای مستقلی ندارند ؛ مانند : بان-بی -زار و....
خورده بودیم : خورد+ه+بود+یم از چهار تکواژدرست شده است.
درست کاری : درست+کار+ی از سه تکواژ درست شده است.
نکته1؟
هر فعلی حد اقل دو تکواژاست ؛ یعنی یک بن و دیگری شناسه . مثل :رفتند : رفت+ند
فعل های سوم شخص مفرد ماضی با شناسه ی Q(صفر) است . مانند : رفت ؛رفت+Q دوتکواژاست .
مردِ دانا : مرد+ ِ +دان +ا+تر پنج تکواژاست.
نکته 2؟
نقش نمای اضافه( ِ ) هم ،یک تکواژاست و هم یک واژه به حساب می آید.
هجا : به هریک از این الگو های زبان فارسی ، یک بخش یا هجا می گویند .
در دوره ی دبستان به این ، بخش کردن می گویند .
واج : ترین کوچک واحد سخن است ، که تنها صوت دارد ، اما معنا ندارد ، ولی با عث تغییر معنا می شود.
واج ، به دوقسمت ((صامت))و((مصوت))تقسیم می شود .
صامت: مجموعه ی الفبای زبان فارسی که ((32))واج هستند:( الف/ب/پ/و....../ن/و/ی)
مصوت :شش واج صدادار هستند که به دو دسته ی مصوت بلند و مصوت کوتاه تقسیم می شوند.
شامل(( َ َ ُ )) مصوت های بلند(( آ ، ای ، او))
در زبان فارسی همیشه صامت ها با مصوت ها خوانده می شود و هیچ صامتی به تنهایی تلفظ نمی شود.
تفاوت واج با حرف :واج آوا یا صداست ؛ اما حرف شکل نوشتاری است .
مثال :((خواهر)) (واج) (خ/ ، / ا / ، / ه / ، / َََََََ / ، / ر ////(حرف) ((خ)) ((و)) (( آ )) (( ه )) (( ر ))
در کلمات دو تلفظی مثل ؛ ((مهربان)) یا((روزگار)) بهتر است شکل سه هجایی آن را در ننظر بگیریم.
مهربان / م/ ، / َ / ، / ه / ، / ر / ، / َ / ، /ب/ ، /ا / ، /ن/
الگو ی هجاهای زبان فارسی به سه نوع است:
1-صامت + مصوت = بَ - با
2-صامت+مصوت+صامت +بَر-بار-داد
3-صامت+مصوت+صامت+صامت= نیست - ساخت
مصوت های کوتاه ، همیشه مصوت هستند ؛ اما مصوت های بلند ، تنها زمانی که دومین واج هجا باشد ، مصوت به شمار می آیند.
*(( ا )) ((ی)) ((و))در واژه ی (( ابر )) (( دِ ی )) و((رُو )) (به معنی رفتن )صامت هستند.
*(( ا )) (( ی )) (( و)) در واژه های ((دیروز)) ((ما)) و (( رو )) (به معنی صورت)مصوت هستند.
حروفی که نماینده ی چند واج است ؛
1-((و)) صامت : ,ورزش مصوت : تو - مو
2-(( ا )) صامت : ابر - ایران مصوت : بابا
3-(( ه )) صامت : بَه - بِه - مَه مصوت : مانده - نه
4- ((ی)) صامت : نای- دیماه مصوت : ایران - مجری