ادبیات  پارسی
ادبیات  پارسی

ادبیات پارسی

نقش کلمات

نهاد:

صاحب خبر است.کلمه وقتی نهاد است که امری 

یا چیزی را به آن نسبت دهند.به نهاد عبارت ساده تر انجام دهنده ی 

کار یا پذیرنده حالت است.نهاد به تنهایی یا همواره وابسته می آید نهاد 

مهم ترین گروه اسمی است.

نهاد به سه شکل در جمله می آید:

1-اسم2-ضمیر3-ضمیر حذف شده 

مثال:

علی به مدرسه رفت. 



گزاره:
خبری است که درباره ی نهاد می دهیم:
به بیانی ساده تر،غیر از نهاد،بقیه جمله گزاره است .
مثال:
علی به مدرسه رفت.


فعل:
مهم ترین قسمت گزاره است.معمولادر پایان 
جمله می آید.جمله بافعل معنی پیدا می کند.
وبیشتر در باره ی آن گفت و گو کردیم.فعل در جمله همیشه 
گروه فعلی است.


مفعول:
بخشی از گزاره ی جمله است که پس از آن بتوانیم
(را)بیفزاییم.مفعول کلمه ای است که کاربر آن واقع میشود.
مفعول یکی از گروه های اسمی است.نشانه ی مفعول باید بدون فاصله
بعد از مفعول یا وابسته های آن را بیابید.اگر(را)قبل از مفعول بیاید ممکن است
نشانه ی حرف اضافه یا فک اضافه باشد.
مثال:
شکر انعام تو هرگزنکنه شکر گزار                           چه چیزی را شکر نکند؟شکرانعام تورا


نکته 41؟
نهاد معمولا در اول جمله می آید و راه پیدا کردن آن چه چیزیی یا چه کسی+فعل است.
ادبیات به کمک ابزار ها و عوامل گوناگون پدید آمده است.


نکته42؟
روش شناخت مفعول:
در جواب چه چیزی رایا چه کسی را +فعل می آید.
مفعول می تواند به صورت گروه اسمی یا ضمیر باشد.


نکته43؟
گاهی مفعول به صورت یک جمله است.جمله هایی که بعد از گفت
بیان کرد،پرسید:(در جمله پرسشی)بیایند،مفعول هستند


نکته 44؟
فعل دارم و داشتم همیشه مفعول می خواهند.


نکته45؟
تمام جمله هایی که امروزه در نثر نوشته می شوند (را)نشانه ی مفعول است.
ولی در گدشته معانی مختلف داشته است.